فلسفه برای روزهای بحرانی

 امروز در بدو ورودم‌ به توییتر، توییت زیر نظرم را جلب کرد. قبلا در‌مورد این موضوع در چند نوبت و چند توییت نوشته بودم و امروز این توییت سبب خیر شد تا همه‌ی آنها را در یک جا جمع‌آوری کنم. قبل از شروع لازم میدانم عرض کنم, کاربری که این توییت را به اشتراک گذشته به هیچ وجه موضوع منتی که میخواهم بنویسم نیست, چون میدانم ایشان نویسنده اصلی این توییت نیستند. از ایشان متشکرم هستم که با این توییت موضوعی برای نوشتن اولین وبلاگم به من هدیه دادند.


این متن شامل دو قسمت است. قسمت اول مقدمه‌ای بر موضوع مورد صحبت است و در قسمت دوم در نظر دارم افکار و نظرات خودم را در چند بخش با فعالین تالش و گیلک در میان بگزارم.

متن توییت



قسمت اول)

دیدن این دست توییت‌ها در ایران امروز با توجه به وضعیت اجتماعی-سیاسی و اقتصادی آن کاملا طبیعی بنظر میرسد، مخصوصا در میان یک ملت-بی دولت و در حاشیه‌ای مثل تالش و گیلک. این دو پتانسیل خوبی برای قبول این نوع از باورهای غلط را دارا هستند.

دقیقا در چنین زمان بحرانی‌ای است که صحیح فکر کردن و سوال صحیح را به ذهن خود دادن اهمیت خود را نشان میدهد. این یکی از وظایف اصلی فلسفه است، یعنی پرسیدن سوال صحیح؛ چیزی که در این متن نمیبینم.

طبق گفته‌ی این متن، "مقصد"ی در زندگی وجود ندارد (outcome/ result) و انسانها در یک مسیر بدون اینکه حاصل و نتیجه‌ای داشته باشد در حال سفر هستند. در نتیجه‌گیری، این فیلسوف توصیه‌ای موهوم و گنگ Ambiguous میکند؛ "لذت" ببرید. فلسفه چنین کاری نمیکند. در ضمن بهترین خوراک را برای ذهن ایرانی که اساسا به دنبال شهوت و نفع شخصی است، فراهم میکند. این مسئله شامل ذهن تالشانی که ایرانی شده‌اند نیز میشود. 


ایران سرزمین "بودیست های تقلبی" است. جاییکه، به اصطلاح روشنفکران و اکثر غالب مردمانش، امیال و شهوات خود را با پوشش فلسفه، دین و علم بیان میکنند و بدین وسیله در پی تأمین آنها هستند. متن بالا نمونه ای از آن است که خود نوعی از Hedonistic Spirituality است.
 

گویا این فیلسوف در جستجوی معنی و تعریف زندگی بوده است و در پایان به پوچ بودن زندگی پی برده و سپس توصیه به لذت بردن کرده است. این برای بودیست‌های تقلبی سرزمین ایران یعنی "بخورید، بنوشید، بکنید (از هر نوع) ". دقیقا همان کارهایی که یک حیوان براساس غریزه و نیاز انجام میدهد با این تفاوت که برخلاف حیوان، desire در انسان بی انتها است. به همین سبب، تعلیمات مشابه این متن و افکار بودیست های تقلبی-ایرانی یکی از بزرگترین خطرها برای ملل بی دولتی چون گیلک و تالش هستند.

با این اوصاف، امیدوارم بودیست های تقلبی ایرانی و مریدانشان ادعای انسان بودن را نداشته باشند و طلب حقوق انسانی نکنند. همچنین از رفتار غیرانسانی حکومت جمهوری اسلامی با خود گلایه‌ای نداشته باشند. گویا جمهوری اسلامی اینا را بهتر از خودشان میشناخته و رفتاری که سزاوارشان است را با آنها داشته و دارد.


قسمت دوم)

یک فعال تالش و گیلک که در زمینه دفاع از حقوق تالش و گیلک مینویسد میتواند به دلیل نداشتن نتیجه‌ی ملموس از فعالیتهایش و همچنین به دلیل انفعال خلق خود دچار یاس و نامیدی شود Tweet1 @_Tolysh و نهایتا به پوچی و بی نتیجه بودن فعالیت هایش فکر‌ کند Tweet2 @_Tolysh. دقیقا چیزی که متن بالا تبلیغ آنرا میکند.
اما چون او همچنان به آرمان و اهدافش معتقد است، ممکن است تصمیم اشتباهی گرفته و جذب گروههای افراطی شده، سلاح بدست بگیرد و یا اینکه از روی خشم و‌ نفرت به جبهه‌ی ظالم بر علیه خلق خود ملحق شود.
دقیقا در چنین زمان بحرانی است که او باید سوال درست را از خود بپرسد. سوالاتی که در متن بالا غایب است.

۱) تعریف از چیزی و معنا دادن به آن چیز یکی نیستند. چیزی که متن بالا در نظر گرفته است. خیلی از مفاهیم به خودی خود معنا بدست نمیآوردند بلکه این ما هستیم که به آنها معنی میدهیم، مثل خدا، وطن، عشق، آزادی، دموکراسی و غیره.
اینکار را میکنیم چون معتقدیم که انسان هستیم و یا اینکه میخواهیم انسان بشویم. درغیر این صورت، طبق گفته‌ی متن بالا بایستی مثل یک حیوان به دنبال ارضای غرایز برویم. فراموش نکنیم که انسان متولد نمیشویم بلکه انسان میشویم.
و با معیارهای دنیای امروز، برای انسان بودن و صاحب حقوق انسانی بودن بایستی صاحب دولت خود باشی؛ چیزی که تالش و گیلک ندارد. ارسطو گفته است " بی دولتی از مخصوص خدایان و حیوانات است". حقوق انسانی شامل حال حیوانات، بردگان، کنیزان و خدایان نمیشود.


۲) برخلاف مطلب بالا "مقصد" وجود دارد و ما باید به آن برسیم. اما باید این را بدانیم که برخلاف درک نویسنده آن متن، مقصد یک نقطه یا مکان معین و مشخص نیست بلکه یک state-space یا فضای حالت است. این مقصد برای ما میتواند دموکراسی، آزادی ، عشق، انسانیت و غیره باشد. این مفاهیم state هستند و نه یک نقطه.
فضای حالت خود شامل نقاط و مقصدهای متعددی است که یکی بعد از دیگری به آنها میرسیم. بعنوان مثال، آمریکا بعنوان یکی از بزرگترین دموکراسی های دنیا همچنان بعد از ۲۰۰ سال با مشکلات متعددی روبرو است، مثلا، موضوع تبعیض نژادی سیاه‌پوستان. اما با یک حرکت رو به جلو در حال پیشرفت و بهبود شرایط میباشد.

۳) موضوع دیگری که از ذهن نویسنده‌ی متن بالا غایب است و به ان توجه نداشته این جمله از پائلو کوئیلو است
A life without cause is a life without effect.

گویا برای ذهن نویسنده متن بالا cause وجود نداشته پس effect ای هم نداشته و در نتیجه همه چیز برایش پوچ است. ولی برای تالش و گیلک به اندازه‌ی کافی cause وجود دارد تا در زندگی او تولید effect کند و به آن معنا دهد. در بخش (۲) به این مطلب اشاره شد.

۴) "مسیر" ذکر شده در متن بخودی خود وجود ندارد، بلکه این وظیفه‌ی ما،‌تالش و گیلک، است که آن را بسازیم؛ نه اینکه از دیگران کپی کنیم و یا اجازه دهیم آنها برای ما این مسیر را بسازند. ساخت مسیر و سفر روی آن یک پروسه فکری- شعوری-ادراکی است.
اگر خودمان این مسیر را نسازیم مجبور خواهیم بود مثل گذشته پروسه مدرنیته‌ی فارس و ترک را از سر بگذرانیم. عدم تجربه‌ی مدرنیته‌ی خود عواقب شدید و مخربی برای خلق تالش و گیلک داشته است، نمونه‌ی آن به اصطلاح روشنفکران و تحصیل کردگان تالش در مدارس و دانشگاه های ایران/آذربایجان هستند. مکانهایی با نام مدرسه و دانشگاه ولی در واقع مراکز پروپاگاندا و تولید برده های فکری هستند که خود
در بازتولید پروپاگاندا و برده‌ی فکری نقش فعالی دارند و خلق تالش با اعتماد به آنها و با طناب آنها به دام ایران و آذربایجان می‌افتند.


۵) در این روزهای سخت و بحرانی چکار باید کرد؟ و چه سوالی به ذهن خود بدهیم؟

متن بالا این را ادعا میکند که "مقصد" وجود ندارد یعنی result / outcome اما این را باید دانست که پرسش و نگرانی در مورد اموری که هیچ کنتزلی بر روی آنها نداریم (گذشته/ آینده) و آینده ای که از آن خیر نداریم اصلا معقولانه نیست.
اما روی افعال و کارهایمان کنترل داریم پس بجای فکر کردن به نتیجه و اینکه "چه خواهد شد", باید تمرکزمان را روی کار و فعالیت مستمر (در هر شکل و فرمی) بگذاریم. توییتی در باب این موضوع:  Tweet3 @_Tolysh
 

در این روز های اختناق، فیلم "لیست شیندلر" درس خوبی برای ما دارد. فیلم نشان میدهد که حتی در شرایط خفقان و استبداد هم میشود کاری کرد حتی ناچیز و انفعال بسیاری از افراد با بهانه قرار دادن شرایط استبداد چندان توجیه کننده نیست.

 یاداوری صحبت های سیاستمدار فقید تالشستان، مرحوم علی عبادف با تالشان و توصیه های ایشان برای روزهای سختی مثل امروز خالی از لطف نیست. علی عبادف در سال ۱۳۹۹/ ۲۰۲۰ در تبعید وفات کردند. صحبت های ایشان را میتوانید در این رشته توییت Ali Ibadov @_Tolysh بخوانید.



Popular Posts